00

total$00

Recent blog posts

2023-07-25 23:12:35

فیزیکدانان می گویند نظریه جهان موازی و چند جهانی درست است - اما ببینید چرا

آیا ممکن است نسخه دیگری از شما وجود داشته باشد؟ بله این غیر ممکن به نظر می رسد. اما این دقیقا مانند زمانی است که آلبرت اینشتن معادله نظریه نسبیت عام را نوشت. این نشان می داد که جهان در حال گسترش است اما خود او گفت. نه نمی توانم این را باور کنم. اما ۱۲ سال بعد مشاهدات نشان داد که جهان در حال گسترش است.  و امروزه فیزکدانان معتقدند که هر یک از ما هزاران نسخه های ممکن یا به عبارتی کپی های مختلفی از ممکن ها در جهان های دیگر داریم

فیزیک کوانتوم این را مولتیورس می نامد

درواقع جهان های موازی که به‌عنوان بعد موازی، جهان متناوب یا واقعیت متناوب شناخته می‌شوند، سطحی از هستی هستند که به طور همزمان وجود دارند. یعنی کل فضا، زمان، ماده، انرژی، اطلاعات، قوانین فیزیکی و ثابت‌هایی که آنها را توصیف می‌کنند. و مجموع همه جهان های موازی بالقوه که واقعیت را تشکیل می دهند مولتیورس یا  "چندجهانی" نامیده می شود

ادبیات داستانی مدت هاست که ایده «دنیای دیگر» را از اسطوره، افسانه و مذهب وام گرفته است. بهشت، جهنم، الیمپوس و یا ولهالا همگی «جهان‌های جایگزین» متفاوتی از قلمرو مادی آشنا هستند. افلاطون عمیقاً در واقعیت های موازی تأمل کرد و نتیجه آن این بود که واقعیت بالایی کامل است در حالی که واقعیت زمینی پایین سایه ناقصی از بالا است

برای اینکه بفهمیم چرا احتمالاً نسخه‌هایی از شما در جهان‌های موازی بی‌شماری وجود دارد، باید از کوچک شروع کنیم

بدون شک تا کنون نام الکترون را شنیده اید. الکترون یک ذره زیر اتمی با بار الکتریکی اولیه منفی یک است. الکترون ها به نسل اول خانواده ذرات لپتون تعلق دارند و عموماً تصور می شود که ذرات بنیادی هستند زیرا هیچ مؤلفه یا زیرساخت شناخته شده ای ندارند. الکترون ها به دور پروتون و نوترون یا همان هسته اتم می چرخند. و به گفته دانشمندان فضای بین هسته و مدار چرخش الکترون ها را اطلاعات تشکیل می دهد.

  حالا بیایید یک الکترون را به عنوان یک کره بسیار بسیار کوچک در نظر بگیرید

اوکی صبر کنید. درواقع منظور من از در نظر گرفتن یک الکترون این الکترونی که به دور اتم می چرخد نیست. زیرا تمرکز ما بر قسمتی از هسته اتم خواهد بود

هر جسمی که می بینید، چه موجود جاندار چه بی جان، هر جسمی از مولکول ها ، سلول ها و اتم ها تشکیل شده است. اگر به درون اتم ها نفوذ کنید به رشته های ارتعاشی کوچکی می رسید که در الگوهای مختلفی ارتعاش می کنند و باعث تولد نت های موسیقی مختلف و همچنین ذرات مختلفی همچون الکترون، کوارک، نوترون و فوتون می شوند. این ها همگی در یک چارچوب واحد متحد شده اند که با این ریسمان ارتعاشی بوجود می آیند

خب حالا بیایید یک الکترون را به عنوان یک کره بسیار بسیار کوچک در نظر بگیرید

خب کره ها می توانند در جهت عقربه های ساعت یا خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخند. و الکترون ها نیز می توانند

اما مکانیک کوانتومی می گوید که ذرات ریز مانند الکترون ها دارای یک ابرقدرت هستند: یعنی چه؟ این یعنی الکترون ها می توانند همزمان در جهت عقربه های ساعت و خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخند. دقت کردید؟

برای درک اینکه این چگونه کار می کند، مثال زدن رنگ ها می تواند کمک می کند: اگر در جهت عقربه های ساعت "سفید" و خلاف جهت عقربه های ساعت "سیاه" باشد، پس آنچه من می گویم این است که الکترون ها می توانند "خاکستری" باشند

واضح است که درک این مفهوم برای اکثر ما گیج کننده است، زیرا هرگز چیزی را ندیده ایم که همزمان در دو جهت بچرخد. اما ریاضیات می گوید این دقیقاً همان چیزی است که در حال وقوع است

طبق مکانیک کوانتومی، این ذرات "خاکستری" در همه جا هستند و همزمان در دو جهت می چرخند

"اما دست نگه دار!" شما می گویید: اگر دنیا پر از اجسام عجیب و غریب است که همزمان در جهت عقربه های ساعت و خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخند، چرا من در تمام عمرم چنین اتفاقی را ندیده ام؟

خب این سوال عالی در قلب چیزی است که به "پارادوکس اندازه گیری کوانتومی" معروف شده است. و پاسخ ما را مستقیماً به چندجهانی هدایت خواهد کرد

در تصویر یک الکترون را می بینید، در جهت عقربه های ساعت و در خلاف عقربه های ساعت که درون نماد کت قرار دارد. در فیزیک کوانتوم از کت برای مشخص کردن موضوعی که درباره آن صحبت می کنیم استفاده می شود

خب ما نشان خواهیم داد که الکترون ما همزمان دو کار را انجام می دهد. با جمع کردن دو کت خود با استفاده از علامت مثبت. اجازه دهید این را با مثالی توضیح دهم

تصور کنید یک الکترون در یک کت دارید. یک حسکر در کنار الکترون وجود دارد که اگر الکترون در جهت عقربه‌های ساعت بچرخد، «کلیک» می‌کند و اگر در خلاف جهت عقربه‌های ساعت بچرخد، کاری انجام نمی‌دهد

اگر این "حسگر" کلیک کند، سیگنالی را به یک تفنگ ارسال می کند، سپس تفنگ شلیک می کند و یک گربه که در مقابلش است را می کشد

در تصویر بالا از آنجایی که الکترون در جهت عقربه‌های ساعت می چرخد، حسگر «کلیک» می کند. سیگنال به تفنگ ارسال می شود. تفنگ شلیک می کند و در نهایت گربه می میرد

و در تصویر پایین از آنجا که الکترون در حال چرخش مخالف عقرببه های ساعت است، حسگر فعال نمی شود و در نتیجه هیچ اتفاقی نمی افتد

هر یک از این دو داستان تا اینجا کاملاً منطقی به نظر می رسند

اما چه می شود اگر الکترون ما شروع به چرخش همزمان در هر دو جهت کند؟ خب این را وقتی با استفاده از کت ترسیم می کنیم، به این صورت است

خب حالا یک سوال: وقتی الکترون شروع به چرخش کند آیا حسگر کلیک می کند یا کلیک نمی کند؟

طبق مکانیک کوانتومی، هر دو را انجام می دهد. بخشی از آن یک چرخش در جهت عقربه های ساعت و بخشی از آن یک چرخش در خلاف جهت عقربه های ساعت را می بیند. تقریباً گویی حسگر توسط الکترون ما به دو قسمت تقسیم می شود

سپس منتظر ارسال سیگنال از حسگر به تفنگ هستیم. آیا تفنگ شلیک می کند یا نه؟

پاسخ همانند حسگر است: هر دو را انجام می دهد.

اسلحه به دو قسمت تقسیم می شود، یک نسخه از آن شلیک می کند، و دیگری هرگز شلیک نمی کند. و حتما می توانید حدس بزنید که سرنوشت گربه چه خواهد بود: گربه، درست مانند حسگر و تفنگ، به دو قسمت تقسیم می شود: یک نسخه توسط گلوله کشته می شود و دیگری یه زندگی خود ادامه می دهد

توجه کنید که ما اکنون دو داستان کاملاً مستقل در مورد محتویات کت داریم: در یکی،  الکترون در جهت عقربه‌های ساعت بود، تفنگ شلیک کرد و گربه مرد. در دیگری، چرخش در خلاف جهت عقربه های ساعت بود، تفنگ شلیک نکرد و گربه زنده ماند

هر دو درست است. هیچ کدام درست تر از دیگری نیست. آنها در داخل جعبه همزیستی دارند

آیا الکترون در جهت عقربه های ساعت می چرخد یا خلاف آن؟ هر دو

ردیاب کلیک کرده یا نه؟ هر دو

گربه زنده است یا مرده؟ هر دو

خب اگر سوال می کنید پس چرا من فقط یکی از این ها را می بینم یعنی یا گربه مرده یا گربه زنده. پایخ این است که: زیرا خود تو هم درون این کت هستی نه ناظری خارج از آن. و این یعنی خود تو هم مانند الکترون، حسگر، تفنگ و گربه به دو فسمت تقسیم می شوی. بنابراین در هر دو مرود، آزمایش‌کننده فقط یک نتیجه را می‌بیند: گربه زنده یا مرده

حالا حدود 80 سال پیش بود که دانشمندان کشف کردند که یک اتم یا یک ذره زیر اتمی، مانند یک الکترون می تواند همزمان در ۲ مکان مختلف حضور داشته باشد

آنها تک الکترون ها را از طریق یک شکاف که بر روی یک مانع ایجاد کرده بودند به سمت صفحه پشتی شلیک کردند

بعد از شلیک هر الکترون در مکان مورد انتطار و زمان مورد انتطار حضور داشت

اما وقتی آزمایش را چندین بار تکرار کردند، تمام الکترون‌های منفرد یک الگوی راه راه را ترسیم کردند

یعنی ویژگی رفتار امواج. این نشان می داد که از هر الکترون شلیک شده بیشتر از یک نسخه در صفحه پشت وجود دارد.  و این یعنی این ذرات خودشان را تکرار کردند. پس سوال این است: آیا ممکن نیست موجوداتی که توسط همین ذرات تشکیل شده اند تکرار نشوند؟

خب اجازه دهید یادآوری کنم که در آغاز فقط یک سلول اسپرم بود. این سلول به ۲ قسمت تقسیم نشد بله به ۲ تکثیر شد. و تکثیر یعنی عمل یا فرآیند کپی شدن چیزی.  سپس ۴ . هشت، ۱۶ و و و. تو الان وجود داری

در آن زمان آنها اعلام کردند که جهان توسط دیوانخانه ای از قوانین فیزیکی به نام مکانیک کوانتومی اداره می شود

بنابراین با توجه به این تفاسیر، نسخه‌هایی از شما ممکن است زندگی‌های ممکن متفاوتی را داشته باشند که اگر تصمیمات متفاوتی می‌گرفتید، می‌توانستید داشته باشید. با این حال، تنها واقعیتی که اکنون برای شما قابل درک است، واقعیتی است که در آن زندگی می کنید

اما اگر از دسته کسانی هستید که هوس سفر بین جهان ها و دیدن خودتان را دارید متاسفانه  دانشمندان فکر نمی کنند که به طور فیزیکی امکان سفر بین جهان ها وجود داشته باشد، حداقل فعلا. بله به طور فیزیکی، چراکه با فرافکنی اختری این مهم میسر خواهد شد. بنابراین ویدیوی فرافکنی اختری را در همین کانال تماشا کنید

البته هرچند که دانشمندان معتقدند به طور فیزیکی امکان سفر بین جهان های موازی وجود ندارد اما تاریخ گاها خطاهایی در سیستم ثبت کرده. نمونه آن در جولای ۱۹۵۴ اتفاق افتاد زمانیکه یک مرد تاجر وارد فرودگاه توکیو شد. ماموران در هنگام کنترل پاسپورت متوجه شدند که نه تنها پاسپورت او بلکه دیگر مدارک شناسایی او از کشوری صادر شده که وجود خارجی ندارد، کشوری به نام تائورد. سپس به مرد نقشه ای داده شد و از او خواستند کشورش را مشخص کند. او بلافاصله به منطقه ای اشاره کرد که در آن زمان آندورا نامیده می شد. کشوری بین فرانسه و اسپانیا. مرد از دیدن این وضعیت شکه شده بود. ماوران فرودگاه او را درون اطاقی تنها گذاشتند تا مورد را بیشتر بررسی کنند و ۲ مامور بیرون اطلاق مراقب او گذاشتند. چند ساعت بعد که برگشتند او نبود و هرگز پیدا نشد

بیایید از منظومه شمسی دور شویم.  صدها میلیارد ستاره در کهکشان ما وجود دارد که تقریباً همه آنها حداقل یک سیاره دارند که به دورش می چرخد. و منظومه شمسی ما هر ۲۰۰ میلیون سال یکبار به دور کهکشان می چرخد. در کنار کهشکان ما کهکشان اندرومیدا قرار دارد که تا چند میلیار سال دیگر با کهکشان ما برخورد می کند. و آنطور که در تصاویر میدان عمیق هابل دیده می شود هزاران کهکشان دیگر همچون کهشکان ما وجود دارد. لانیاک آ. یعنی بهشت بیکران، ابرخوشه ای از کهکشان ها که راه شیری یکی از آن صدها هزار کهکشان است. و وب کیهانی که متشکل از میلیاردها و میلیاردها کهکشان است. و در نهایت جهان هستی که چیزی جز امواج الکترومغناطیسی نیست. اما این همه هستی نیست زیرا در آنجا میلیاردها میلیارد جهان مشابه وجود دارد. که دقیقا مانند سلول های انسان تکثیر می شوند

Kandlus network

دوست عزیز. این صفحه آزمایشی است و برای شما که به انگلیسی مسلط نیستید اماده شده تا بتوانید مقاله های کندلوس را به فارسی مطالعه کنید.

All Comments